یکی از ابعاد ارتباط مقاومت و انتظار، توجه به راهبردهاي
مقاومت در دوره انتظار است. اين راهبردها تك بعدي نبوده، بلكه تمامي حيطههاي
استكبارستيزي را دربرميگيرد كه افزونبر نقش دفاعي در مقابله با استكبار، نقش
پيشرفتي در جوامع اسلامي را دارند و به پيشرفت همهجانبه اين جوامع كمك مينمايند.
مقاومت و تسلیمناپذیری در برابر
دشمنان اسلام در دوره انتظار یکی از برنامههای اساسی اسلامی است که از آیات قرآن
استفاده میشود. اساسیترین آموزهی ادیان الهی، بهویژه مکتب اسلام، مبارزه با
ظلم و دفاع در برابر زیادهخواهی دشمنان بشر است و این نه تنها دستور الهی، بلکه
منطبق بر عقل و فطرت انسانی است، چون هر موجودی در برابر دشمنان از خود دفاع میکند.
پرداختن به راهبردهای مقاومت
دردوره انتظار، برجستگی فرهنگ مهدویت در جهان معاصر و نقش مهم مقاومت اسلامی برای
زمینهسازی ظهور را نمایان میکند.
راهبرد مقاومت در دوره انتظار را
میتوان به راهبرد بینشی، گرایشی و کنشی تقسیم کرد. راهبردهای بینشی آن دسته از آموزههای قرآنی است که با آنها بینش وآگاهی عمیق
نسبت به مسائل گوناگون در افراد ایجاد میشود و از این راه تحول درونی در انسان بهوجود
میآید تا زمینه برای تغییر گرایشهای بیرونی انسان فراهم شود. راهبردهای گرایشی
برآمده از راهبردهای بینشی است که در آنها راهکارهای افزایش میل و انگیزه درونی
را در انسان ایجاد میکند. راهبردهای کنشی و رفتاری آن دسته از گزارههایی است که
با رفتار انسان سروکار دارد که با استفاده از آنها رفتارهای مطلوبی را ایجاد و تثبیت
میکند.
1. مفهوم شناسی
1-1. راهبرد
راهبرد، معادلِ «استراتژی»، اصل آن یک مفهوم نظامی است، که
در حوزههایی مانند: اقتصاد، تجارت، مدیریت، سیاست و فرهنگ نیز کاربرد دارد.
راهبرد را میتوان به معنای سیاست، برنامه یا یک طرحِ کلان بهمنظور سازماندهی و
مدیریتِ اقداماتِ گوناگون برای دستیابی به اهدافِ مشخص و بلندمدت با توجه به
تغییرات محیطی و شکل دادن به آینده و کنترل آن دانست. یک راهبرد خوب، دربردارنده
تعریف هدفِ بلندمدت، راهکارهای رسیدن به آن، چگونگی بهکارگیری ظرفیتهای گوناگون
و پیشبینی منابع لازم میباشد.طراحی و مديريت راهبردی، نیازمند
ذهنيتي پويا، آيندهنگر، جامعنگر و اقتضايي و مدیریت راهبردی در مقایسه با سطوح
دیگر مدیریت(عملیاتی، تاکتیکی و تکنیکی)، عالیترین سطح مدیریت است.(انوری،
1394: ص2268)
برخی نیز راهبرد را به معنای سیاستگذاری؛ دانش یا فن بهرهگیری
از امکانهای سیاسی اقتصادی روانی و نظامی برای تأمین بیشترین حمایت از سیاست پیشبینی
شده(صدری افشار،1381: ص95) تعریف کردهاند. با توجه به معانی ذکر شده، مراد از راهبرد
در این مقاله به معنای برنامهریزی و راهکار برای دستیابی به اهداف مشخص در دوره
انتظار است.
2-1. مقاومت
واژه «مقاومت» از ریشه (ق.و.م) به معنای نیرو (طریحی، 1375، ج6: ص148)
استواری، ایستادن و استقامت (ابنمنظور، 1416ق، ج12: ص499) الزام و ثبات (راغب
اصفهانی، 1412ق: ص693) اعتدال و استوا (زبیدی، 1414ق، ج17: ص593) و استواری(بستانی،
1375: ص63) آمده است.
واژه مقاومت در قرآن نيامده است، ولی مشتقات آن مانند
«استقاموا» که به معنای مداومت برايستادگي، پايداري، التزام به پيمودن مسيرحق بدون
انحراف و بازگشت است در قرآن بهکار رفته است(راغب اصفهانی، 1412ق: ،ص692 ؛ فیومی،
1414ق، ج2: ص521) . برخی لغتشناسان میگویند: «استقامت درباره راهی گفته میشود
که بر روی خط هموار میباشد و راه حق به آن تشبیه شده است و استقامت انسان، یعنی
متعهد بودن او در راه مستقیم.»(راغب اصفهانی، 1416ق: ص692)؛ برخی دیگر گفتهاند:
«استقامت، دلالت میکند بر طلب قیام در هر امری، خواه ارادی، خواه طبیعی و خواه
عملی باشد که دوام و استمرار از لوازم حقیقی آن است.»(مصطفوی، 1416ق، ج9: صص342-
343)
از معانی گوناگون مقاومت چنین استفاده میشود که مقاومت
منحصر به رویارویی در میدان جنگ نیست و هرگونه پایداری در برابر عوامل بر هم زننده
تعادل و توازن و پایداری در برابر هرگونه عامل بیرونی و درونی را نیز مقاومت میگویند.
3-1. انتظار
انتظار در لغت به معنای چشم به راه بودن همراه با نگرانی
است.(زبیدی،1414ق، ج۷: ص۵۳۹؛ معین،1371، ج1: ص364) و در اصطلاح کلامی که برگرفته
از روایات است، همان چشم داشتن به وعده الهی همراه با سعی و تلاش در آماده ساختن
روح و جسم خود و جامعه است برای روزی که با ظهور حضرت مهدی (عج) گشایشی در همه
شئون زندگی بشر پدید آید (گل محمدی آرمان، 1384: ص۲۴۱)
انتظار از نظر روانشناسی،
کیفیتی روحی است که سبب پیدایش حالت آمادگی برای آنچه انتظار میرود و نقطه مقابل
آن یأس و ناامیدی است. ماهیت انتظار آمیزهای از دو عنصر نفی و اثبات است: عنصر
نفی به معنای بیگانگی با وضع موجود و ناخشنودی از آن و عنصر اثبات امید به آیندهای
روشن و آرمانی و بسترسازی برای آن است(مکارم شیرازی، 1362، ج۷: ص۳۸۲؛ صافی
گلپایگانی، 1421ق، ج1: ص419)
4-1. انواع انتظار
انتظار از مهمترین مباحث در دوره غیبت است و در روایات از
بزرگترین اعمال شمرده شده است.(ابن شعبه حرانی،1404ق، ص201و 403) برداشتها و
تفاسیر مختلف از روایات انتظار موجب شده دیدگاههای متعددی درباره آن مطرح شود. از
این رو انتظار به دو بخش عمده تقسیم میگردد: انتظار مثبت و سازنده و انتظار
ویرانگر و منفی همراه با جمود و خمود.
1-4-1. انتظار مثبت و سازنده
انتظار مثبت، سازنده و بالنده، عبارتست از دعوت به مقاومت
در برابر دشمنان و نپذیرفتن باطل.فرد منتظر با انجام اعمال صالح و برخورداری از
شهامت و آگاهی، خود و جامعه را مهیای ظهور منتظر میکند. ایستایی، بیتفاوتی و
همنوایی با وضع موجود و صرفا منتظر ظهور موعود نشستن در این نگرش کاملا مطرود است.
مراد از انتظار فرج در منابع روایی، انتظار اثرگذار است.(نعمانی، 1397ق: ص194؛ ابنبابویه،
1362: ص479؛ مجلسی، 1397، ج52: ص122) همین انتظار، شیعه را همیشه در جهت حرکت
انقلابی و تحولآفرین قرار داده است.
2-4-1. انتظار منفی
این گونه انتظار، ناقص و در حد اصلاح فردی و گریه شوق در
فراق موعود خلاصه میشود. گاهی نیز انحراف در این بینش به حدی میرسد که با تفسیر
غیر صحیح و انحرافی بعضی روایات، ترویج فساد و ظلم و تسلیم در برابر دشمنان مقدمه
ظهور پنداشته میشود. طرفداران این نوع انتظار، به مصلحان، مجاهدان و آمران به
معروف و ناهیان از منکر با بغض و عداوت مینگرند، زیرا آنها را تاخیراندازان در
ظهور میپندارند. اینان اگر خود هم اهل گناه نباشند در اندیشه خویش بهنوعی با
رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند. اینگونه تفکر با مقاومت در برابر
مستکبران سازگاری ندارد.
2. راهبردهای مقاومت
راهبردها مقاومت در سه حیطه بینشها، گرایشها و کنشها میباشد.
هر یک از این سه راهبرد در ذیل تبیین میگردد.
1-2. راهبردهای
بینشی
1-1-2. اندیشه حکومت جهانیو زمینهسازی برای حاکمیت حق
اسلام دینی جهانی و مخاطبش همه انسانها است، براین اساس،
ضمن تایید و پذیرش جامعه جهانی، بر تشکیل آن در قالب امت واحده بر مبنای اندیشه
مهدویت تاکید شده است؛ چراکه در اندیشه مهدویت رسیدن جامعه بشری به مرحله تشکیل
امت واحده و جایگزینی نظام امامت و نفی دولتهای طاغوتی، جزء اصول اصلی بهشمار میرود.
اندیشه و فلسفه حکومت جهانی از مباحث اساسی مقاومت است که ریشه در قرآن و روایات دارد. در موضوع مقاومت در
دوره انتظار به اندیشه و فلسفه حکومت جهانی توجه ویژه میشود. در اندیشه مقاومت
هدف پیروز ساختن اسلام بر کفر جهانی و فراهم ساختن پایههای حکومت جهانی موعود است.
و این گونه نگاه به مقاومت برگرفته از آموزههای مهدوی است که در پی اصلاح کل جهان
و استقرار حکومت واحد جهانی میباشد. نظام فکری شیعه در مکتب اهلبیت(ع) براساس
اصل اساسی انتظار است. انتظار یعنی آمادهباش کامل و تحت فرماندهی امامی که هر
لحظه ظهورش متوقع است. برخی دانشمندان، انتظار و کسب آمادگی برای یاری امام
زمان(عج)، وظیفه منتظر در عصر غیبت میدانند.(مجلسی، ۱۴۰۴ق، ج۲۶: ص۵۸۲). زمانی که
از امام کاظم(ع) علت عدم تحقق وعدههای فرج که به شیعه داده شده است، پرسیده میشود؛
امام بیان میکنند که همواره از شیعه خواسته شده است که در آمادگی مستمر به سر
ببرد و فرج را نزدیک بشمارد تا آتش درونیاش به سردی نگراید (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱: ص۳۶۹).
این آمادگی مستمر، بزرگ ترین فرهنگسازی نوین شیعه برای مبازره با ظالمان و حاکمان
طاغوت است.
آموزههای اهل بیت(ع)، ظهور را به دغدغه دائمی شیعیان
مبدل ساخت. ترغیب به کسب آمادگیهای مختلف مانند آمادگی نظامی (همان، ج۶: ص۵۳۵) از
جلوههای آمادهسازی شیعه در بستر تاریخ برای نفی حاکمیت طاغوت و نهادینهسازی
فرهنگ مقاومت است. در دعای عهد، منتظر واقعی انسان خودساختهای است که شمشیر از
نیام کشیده و با نیزه در دست برای همراهی با امام زمان آماده است.(کفعمی، 1405ق:
ص551) چنین انسانی آیا در برابر ظلم ظالمان ساکت است، یا در جهت زمینهسازی ظهور
هر اقدامی را در جهت نفی حاکمیت ظلم انجام میدهد؟
2-1-2. اعتقاد به ولایت فقیه
یکی از مقومات فکری
و عملی در مقاومت در عصر انتظار، اعتقاد به ولایت فقیه و التزام عملی به آن است.
این گونه اعتقاد اصلیترین ویژگی مقاومت
میباشد.ولایت فقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامع الشرایط در عصر ظهور است که شعبه
ای از ولایت ائمه اطهار(ع) که همان ولایت رسول ا... (ص) می باشد و همین که از
دستورات حکومتی ولی فقیه اطاعت شود؛ نشانگر التزام کامل به آن است.اعتقاد کامل به
نظریه ولایت فقیه و حاکم نمودن آن برشئونات مردمی، مبنا قرار دادن آن در همگرایی و
واگراییها، انطباق بایدها و نبایدهای خود با آن، لحاظ نمودن جایگاه آن در جهتگیریهای
مقاومتی، نمونههایی از حلقههای وصل با
مقام ولایت فقیه است.
«ولايت
فقيه» را ميتوان مهمترين و محوريترين اساس جبهه مقاومت در دوره انتظار برشمرد.
براساس نظریه سياسي اسلام ، وجود حكومت در جامعه امري ضروري است و بايستگي آن، مخصوص
زمان حضور پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیست، بلكه با توجه ویژگی جامعيت و
جاودانگي شریعت اسلام، وجود حكومت در عصر غيبت نيز امري ضروري میباشد.(جوادی آملی، 1379: ص370)
از آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ
وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ» (نساء: 59) بیشتر مفسران شیعه
((اولی الامر)) را بر حسب روایات مأثوره و بعضا بر حسب قرائن داخل در آیه شریفه به
ائمه معصومین (ع ) تفسیر کرده اند.حضرت آیت الله جوادی آملی در این زمینه معتقدند که
«اگر چه اولی الامر در آیه کریمه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»
ظاهر در معصومین علیهم السلام است و آنان اولی الامر بالاصاله هستند ، ولی در عصر
غیبت معصوم علیهم السلام طبق رهنمود عقل و نیز به دستور خود معصومین علیهم السلام
، نائبان ایشان اولی الامر هستند ، اما اولی الامر بالتبع ، و نه اولی الامر
بالاصاله و همان گونه که در عصر حضور و ظهور معصوم ، نائبان خاص ، بسیاری از کارها
را به عهده داشتند و مباشرت خود معصوم شرط نبود ، در عصر غیبت نیز نائبان عام ،
اداره امور را به دست دارند . البته نائبان عام و منصوبان امامان معصوم علیهم
السلام ، در مساله رهبری و حکومت ، عالمان و فقیهانی هستند که سه شرط فقاهت ،
عدالت ، تدبیر و مدیریت نظام اسلامی را داشته باشند »(همان.(
خداوند
در آیه 257بقره ولایت و حکومت را به دو دسته تقسیم میکند :1. ولایت الله 2. ولایت
طاغوت. بنابراین اگر فرد حاکم و هدایت کننده مردم احکامی غیر از احکام خدا را در
جامعه عملی کند، قطعا طاغوت خواهد بود. برای قرار گرفتن در لوای ولایت الله باید
فردی دینشناس را در راس حکومت داشته باشیم تا مردم تحت ولایت خدا قرار بگیرند وگرنه
حاکم غیردینی ، مردم را در مسیری غیر از احکام خدا هدایت میکند و این همان طاغوت
است که قرآن وعده آتش به پیروان آن میدهد.
امام
عصر(عج) در پاسخ اسحاقابنیعقوب که درباره وظیفه مسلمانان نسبت به رویدادهای
جدید عصر غیبت میپرسد، میفرماید: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ
فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ
أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ» حضرت مهدی(عج) با این بیان، فقهاء را نوّاب عام
خود بر مسلمانان قرار دادهاند (نعمانی، 1417ق: ص291). بنابراین، فقهیان در عصر
غیبت، نایب امام زماناند. ولایتپذیری ایجاب میکند که شأن و جایگاه آنان را محترم
شمرده، از آنان متابعت کنیم؛ چون این ولایتپذیری نماد حرکت در خط حضرت مهدی(عج)
است. نمونههای این متابعت در طول تاریخ غیبت فراوان است که عصر ما در پیروزی انقلاب
اسلامی و دفاع مقدس، خودش را نشان داد.
امام
خمینی فرمود: «اگر فقهای اسلام از صدر اسلام تا حالا نبودند، الان ما از اسلام هیچ
نمیدانستیم، این فقها بودند که اسلام را به ما شناساندند و فقه اسلام را تدریس
کردند و نوشتند و زحمت کشیدند و به ما تحویل دادند و ما باید همین جهت را حفظ
کنیم».(امام خمینی، 1380، ج15: ص۱۵۰)
فقیهان
جامع الشرائط، مرزبانان مکتب و مدافعان شریعت و هدایتگران مردم و پاسخدهندگان به پرسشها
و نیازهای دینی و فقهی امت قرار داده شدهاند و برای این کار، پاداش عظیم دارند و
باید همواره در فکر پیروان اهل بیت(ع) باشند و آنان را از وسوسههای شیاطین و شبههافکنیهای
مخالفان مصون سازند(صفار، 1404ق: ص10؛ کلینی، 1407ق ، ج1: ص32). مردم نیز باید
عالمان دین را پناهگاه فکری و دینی خویش قرار دهند و نسبت به وظیفه شرعی که از سوی
فقها بیان میشود، حالت پذیرش و «تعبد» و عمل داشته باشند و فریب شبهات و تبلیغات
منفی دشمنان را نخوردند.
3-1-2. شهادتطلبی
یکی
از راهبردهای مقاومت در دوره انتظار روحیه شهادتطلبی و جهاد در راه خداست. در
فرهنگ اسلامی – شیعی، شهادت
طلبی و جهاد فی سبیل الله یکی از مفاهیم والا، آرمانی، مقدس است که باید در
خانواده و جامعه اتسلامی گسترش یابد.در این صورت میتوان از آن در قالب سرمایۀ
اجتماعی اسلامی یاد کرد. فرهنگ شهادتطلبی نباید بهصورت یک حرکت انقلابی و در
مواقع و مقاطع حساس و حیاتی (به تقلید از حماسۀ عاشورا) معرفی شود؛ بلکه باید بهمثابه
اقدام امیرالمؤمنین(علیه السلام) در واقعۀ لیله المبیت به یک سمبل فردی و خودجوش و
مرتبط با ولایت و متضمن تمامی شرایط ویژه، از جمله: بصیرت، صداقت، محبت
و .. باشد. بهگونهای که هر فردی که خود را جزو جامعه اسلامی میداند، در صلح و
جنگ، آسایش و بحران، فقر و غنا، ضعف و توان، پیشرفت و عقب ماندگی، و خلاصه در همه
جا خود را فدایی آرمانهای بلند اسلام
بداند، بماند و بنماید.
بنابراین،
یکی از مؤلفههای کلیدی مقاومت در استکبارستیزی در فرهنگ شیعه، روحیه شهادتطلبی و
جهاد في سبيل الله است. براساس خطبه ۲۷
نهج البلاغه، انسانی که معتقد به قیامت است، به زرقوبرق دنیا دل نبسته و جهاد فی
سبیل الله را دری از درهای بهشت میداند که خداوند آن را برای بندگان خاصش میگشاید
و شهادت را حیات واقعی و زندگانی ابدی میداند.
فرهنگ
سیاسی شیعه، نقش مثبت و مؤثری در ایجاد روحیه شهادتطلبی داشته است. یکی از
نمادهای مهم در گستره دین و مذهب شیعه بهعنوان مقولهای تأثیرگذار بر روحیه جهاد
و شهادتطلبی، حادثه عاشورا است. فرهنگ ایثارگری و جهاد و شهادت را میتوان فرهنگ
اصلی شیعه در مقاومت در دوره انتظار دانست که بارها کارآمدی خود را در عرصههای
مختلف به اثبات رسانده است.
4-1-2. دشمن شناسی
يكي
از راهبردهای مهم مقاومت در دوره انتظار، دشمنشناسي است. ترديدي نيست كه براي
برقراري جامعه اسلامي و تثبيت آن بايد دشمنان و ابزارهاي دشمنی آنان را شناخت که
بدون شناخت، عرصة مبارزه با آنها در عصر
انتظار راه به جايي نخواهد برد. چه بسا عدم بصيرت كافي در شناخت دشمن سبب پناه
بردن به دامن دشمن براي رهايي از آن باشد. امام صادق(ع) بصيرت را شرط اساسی هر
اقدامي دانسته و ميفرمايند: « الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ
عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً عَنِ
الطَّرِيقِ = كسي كه كاري را بدون بصيرت انجام دهد، دستاورد سرعت در انجام كار،
چيزي جز دوری از هدف برايش نخواهد بود، همانطور كه شخصي كه راهي را نشناخته برود،
از مسير دورتر ميشود.»( کلینی، 1407ق، ج1: ص43). با توجه به همين ضرورت، آیات بسیاری
به مسئله دشمنشناسی اختصاص دارد(فرقان: 31؛ تغابن: 14؛ فاطر: 6؛ مائده: 82) و این
نشان از اهمیت این مقوله دارد؛ زیرا به تعبیر آیات قرآن برخی از این دشمنان از
ابتدای خلقت انسان به همراه او بودهاند و تا آخر هم او را رها نخواهند کرد. تا
جایی که بزرگترین دشمن انسان یعنی شیطان رانده شده به دشمنی با انسان قسم میخورد:
«قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین»(ص: 82)
خداوند در قرآن انواع دشمنان جني و انسي مؤمنان و جامعه اسلامي، ابزارها
و شيوههاي دشمني و راههاي مقابله با آنان را برای مسلمانان بیان میکند و بر در
دوري و تبرّي از آنان تأكيد میکند، مانند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ
أَوْلِيَاءَ؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، دشمنان من ودشمنان خودتان را
دوست مگیرید» (ممتحنه: 1). هدف از تأکید بر دشمنشناسی در قرآن این است که مؤمنان
معيارهاي لازم و كافي براي شناخت دشمن داشته باشند و مانع چیرگی وسلطه آنان بر
مسلمانان شوند. اوصاف و اهدافي كه قرآن براي بيگانگان ميشمارد، اختصاص به زمان
خاص نداشته، بلكه ترسيمكننده چهره دشمن در هر زمان و در هر شرايطي است.
2-2. راهبردهای گرایشی
1-2-2. اتحاد و دوری از تفرقه
در موضوع مقاومت در قرآن کریم، همواره اتّحاد و همبستگی،
یکی از عوامل اساسی و تأثیرگذار در رویارویی با جبهه کُفر و دشمنان مطرح است.(رک:
بقره: 213؛آلعمران: 64؛ انعام: 153؛ صف: 4). سیاست شومِ و نامبارکِ «فَرِّق
تَسُد» (تفرقهبینداز و حکومت کُن)، که از ابزارهای قدیمی دشمنان اسلام برای ایجاد
شکاف در صفوف امّت واحده اسلامی برای سیطره یافتن بر امکانات مادّی و معنوی آنان
است، ایجاب میکند که همواره راهکارهای مقابله با آن را از طریق رهنمودهای وحدت
آفرین قرآن بهره گرفت و آن را بهصورت عملی در جامعه اجرا کرد؛ چراکه بدون تردید،
اتّحاد و همدلی، موجب قدرت و بازدارندگی، و اختلاف و تفرقه موجب ضعف و آسیبپذیری
است.
خداوند
در آیه «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» (آلعمران:
103) جامعه اسلامی را به وحدت، که از بزرگترین عوامل موفقیت جامعه در سختیهاست،
دعوت میکند. اتحاد نیازمند محور است و خدای متعال محور آن است. مراد از «حبل
الله» در آیه، دین خداست که ریسمان و رابطهای میان خدا و خلق است. از دیدگاه قرآن
وحدت بهقدری مهم است که حتی باید با اهل کتاب نیز بر حولِ محور آن برخورد کرد و
با پُر رنگ کردن مشترکاتِ اسلام با آنها، از ایجاد تنش و خصومت پرهیز نمود. تفرقه
و چنددستگی، براساس رهنمودهای کلام وحی، یک سیاست طاغوتی است که شکست و درماندگی
مسلمانان را در پی دار.، باید با تمسّک به حبل الله (صراط مستقیم دین الهی) سیاست
تفرقهانگیز دشمنان، خنثی و بیاثر گردد. چنانچه اختلافات اجتماعی از حدّ طبیعی
فراتر رود، موجب تفرقه در جامعه میشودکه نوعی آسیب اجتماعی و زمینهساز بسیاری از
انحرافات در جامعه است. قرآن کریم ضمن برحذر داشتن از تفرقه، کشمکشهای اجتماعی را
موجب سستی خوانده است «وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ
فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»(انفال:
46)
2-2-2. اقتدار و توانمند سازی
یکی از راهبردهای مهم مقاومت در دوره انتظار اقتدار و توانمندی
مسلمانان و عدم وابستگی به بیگانگان است. این توانمندی در عرصههای مختلف
اقتصادی، نظامی، علمی و سیاسی باید ایجاد شود. جامعه توانمند، همواره در جامعه
جهانی تأثیرگذار است و میتواند از عهده زمینهسازی برای حکومت مهدوی برآید. ولی جامعه ضعیف و وابسته مجبور است برای
حفظ موجودیت و منافع خود در مقابل خواست بیگانگان منفعل عمل کند و نتواند
دستاوردهای اسلامی را پاس دارد وآنها را در سطح جهان تبلیغ نماید. بنابراین، شرط
اساسی برای زمینهسازی انقلاب مهدوی، اقتدار و عدم وابستگی است.
خداوند مسلمانان را به داشتن قدرت
بازدارنده(اقتصادی، نظامی و...) بهمنظور جلوگیری از تجاوز سلطهجویان و جهانخواران
و ایجاد ترس در دل دشمنان ترغیب میکند: «وَأَعدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم
مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللهِ وَعدُوَّکمْ
وَآخرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللهُ یعلَمُهُمْ». (انفال: 60)
3-2-2. امید به پیروزی
خداوند مومنان را به مقاومت
در برابر دشمنان موظف میکند و چنانچه آنان به وظیفه خود عمل کنند و ثبات قدم
داشته باشند، خداوند به آنان وعده پیروزی داده است.
خداوند پس از آنکه از مؤمنان میخواهد، در تصميم
خود سستى نکرده و از شكست در جنگ احد اندوهگين نباشند؛ ثابت قدم بودن در ايمان را
شرط برتري آنان دانسته است؛ «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ
الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ». (آلعمران: 149) برخی پس از تفسیر کلمه
«الْأَعْلَوْنَ» به پیروزی، بر این باوراند که این آیه صریح در وعده پیروزی است.
(قاسمی، 1418ق، ج2: ص416).
از برخی آیات استفاده میشود
که اگر مسلمانان مورد ظلم واقع شوند و آنان در برابر ظالمان مقاومت کنند، خداوند
پیروزی را نصیب آنان خواهد کرد. «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ
ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ»(حج: 39). این آیه به
پیکارکنندگان ستمدیده در برابر ظالمان، وعده پیروزی داده است. وعده در این آیه،
زمینهساز وعده در آیه بعد میباشد که میفرماید: «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ
يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ» (حج: 39) که اگر مسلمانان دین خدا را
یاری کنند، مشمول وعده پیروزی قطعی خدا خواهند شد.
همچنین در آیه «قاتِلُوهُمْ
يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْديكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ
يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنينَ» (توبه: 14) عذاب و خواری دشمن، و پیروزی
رزمندگان اسلام بر مشرکان و شفای دل مومنان را نتیجه مهم کارزار و مقاومت شمرده
است. همچنین در آیه «لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا
بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ
الْمُفْلِحُونَ» (توبه: 88) همۀ خوبىها و رستگاری را پاداش کسانی دانسته است که
با پيامبر و آنانکه به او ايمان آوردهاند با مال و جانشان جهاد میکنند. مفسران
خیرات در این آیه را به معنای رسیدن به پیروزی و غنیمت در دنیا، و بهشت و کرامت در
آخرت تفسیر کردهاند.
4-2-2. دوری از وابستگی به بیگانگان
از دیگر راهبردهای اصولي مقاومت در دوره انتظار عدم وابستگی به
دشمنان است: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمْ النَّارُ
وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ»(هود:
113).
از آنجا كه نهي از ركون در آيه مطلق است، شامل
ركون سياسي، فرهنگی، اقتصادی و نظامي و دیگر انواع وابستگيها ميشود.
برخی مفسران از این آيه چند نکته استفاده کردهاند:
الف) نباید به ستمكاران تمايل داشت و نبايد قدرت
آنان مايه دلگرمي و تسكين خاطر در برابر مشكلات باشد. بنابراين تفسير، در حقيقت
مورد نهي در آيه نوعي دلباختگي است.
ب) نباید به قدرت و عملكرد ستمكاران دلگرم شد كه
استوار و ماندني نيست، اين معنا بيانگر ضرورت روحيه اعتماد به نفس براي جامعه
اسلامي است.
ج) نبايد مسلمانان در شئون فردي و اجتماعي به
ستمكاران بهگونهای نزديك شوند كه با نوعي اعتماد و اتكا همراه باشد و موجب كاهش
پاكي، خلوص و مصونيت در كارها گردد.
هـ) نباید با ستمکاران (كافران، مشركان) در هيچ
كاري همكاري و همسويي داشت و نسبت به اعمال آنان رضايت خاطري ابراز نمود و از
دوستي با آنان و خيرخواهي و اطاعت نسبت به آنان خودداري كرد. ميتوان گفت عبارت «
ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ» در ذيل آيه نشانگر این است كه ركون مورد نهي حالت يا عملي
است كه همراه با نوعي اميدواري و انتظار نصرت و ياري از ستمكاران است كه آيه ضمن
اشاره به پيآمد ناگوار ركون به اين نكته هم تأكيد ميكند كه سرانجام به كمكي كه
از ستمكاران انتظار داشتيد هم نخواهيد رسيد و نصرت الهي را هم از دست خواهيد داد(ر.ك:
طباطبایی، 1417ق، ج12: ص53).
5-2-2.عدالت خواهی
خداوند از مسلمانان میخواهد جامعهای براساس عدل داشته
باشند. بدیهی است در دوره انتظار با عدالت خواهی ومبارزه با تبعیضها، جلو بسیاری از ظلمها و نابرابریها
گرفته میشود. قرآن در این زمینه میفرماید:« قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْط»
(اعراف: 29) عدالت در این آیه تمام حیطهها و قوانین جامعه را شامل میشود. از
آنجا که اجرای عدالت فلسفه بعثت انبیا در جهان بوده و تاکنون این هدف مقدس بهطور
کامل در سراسر جهان برقرار نشده است، خداوند آخرین حجت خود را ذخیره کرده تا هنگام
موعود قیام کند و زمین را از عدل و داد پر سازد. از اینرو یکی از محورهای اساسی
«راهبردهای مقاومت در دوره انتظار» تلاش برای تحقق عدالت در دوره غیبت و مقابله با حکومت طاغوت و نامشروع دانستن همکاری و همراهی
با آنهاست. گسترش عدالت فضیلتی بهشمار میرود که نظام طبیعت بر آن مبتنی است و بشر
آن را معیاری برای رفتار اجتماعی به رسمیت میشناسد. از اینرو جامعه ای میتواند
زمینه ساز ظهور منجی باشد که اجرای عدالت را سرلوحه برنامههای خود قرار داده
باشد. اگر جامعه و حکومتی براساس سلطهگری وظلم پیریزی شود، ناپایدار و زوالپذیر
خواهد بود. بر همین اساس، معتقدان به مهدویت، در دوره انتظار سعی میکنند در راه اجرای
عدل و قسط در جامعه و مبارزه با ظلم قدم بردارند و از این طریق، جامعه را برای
ظهور بزرگ پرچمدار عدالت مهیا سازند.
عدالتگستری و ظلمستیزی یکی از آرمانهای و شاخصههای مهم
حکومت جهانی امام مهدی(علیه السلام) است.(نعمانی، 1397ق: ص233). به آرمان و شاخصه در
روایات اشاره شده است: «الَّذِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً و
جَوْراً» (کلینی، 1429ق، ج2: ص161). در بعضی ادعیه میخوانیم: «أَيْنَ الْمُعَدُّ
لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ، أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لإقامَةِ الْأَمْتِ وَ
الْعِوَجِ، أَيْنَ الْمُرْتَجى لِازالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوان». (ابنطاووس،1376،
ج1: ص508). از اینرو کسانی خواهند توانست همراه آن حضرت برای قطع ریشههای ظلم و
بیعدالتی، استوار بمانند که خود، از ظلم گریزان بوده و از ستم پیراسته باشند.
از این رو عدالتگرایی وظلمستیزی درفش بنیادگر مقاومت در
برابر ظلم است و در قاموس مکتب منتظران واقعی، سازش و تسلیم در برابر حاکمیت
ظالمانه طاغوت جایی نداشته و همراهی و گرایش به ستمگران و سکوت در برابر ستم آنان
بسیار مذموم شمرده میشود. رویارویی صریح و آشتیناپذیر با حاکمان باطل و برخورد
با همه مصادیق ظلم و مقاومت در برابر طاغوت، از جمله راهبردهای جامعه اسلامی در
دوره انتظار است که در جهت استمرار اهداف رسالت محمدی و ولایت علوی گام برمیدارد.
جامعهای که زمینهساز پذیرش حکومت جهانی
امام مهدی(علیه السلام) است، باید اصل ظلمستیزی و سازشناپذیری با جباران و مستکبران
را نصب العین خویش قرار دهد ودر راه مبارزه با سلطه جهان خواران از هیچ اقدام
مدبرانهای کوتاهی نکند.
6-2-2. نفی سلطه و سرپرستی کافران
یکی
از اصول مهم در راهبردهای مقاومت در دوره انتظار نفی سلطه کافران است. قرآن کریم با بیانهای گوناگون، نفی سلطه
بیگانگان بر مسلمانان را مطرح کرده است(مائده: 51-52؛ آلعمران: 149-150؛ هود:
113و...). بنابر این آیات، یکی از اصول مسلم اسلامی، قطع هرگونه سلطه بیگانگان بر مؤمنان
در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است.(رک: مطهری،1370: ص6-11). بنابر آیه «...وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ
لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً» (نساء: 141) خداوند کمترین سلطهای را
برای کافران بر مؤمنان تشریع نکرده است. از آنجا که مفاد حرف «لن» نفی ابد است، کافران
هیچگاه در هیچ زمینهای (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی) نباید بر مسلمانان سلطه
پیداکنند.
ازآنجا که پذیرش سلطه بیگانگان موجب دخالت و تصرف آنان در شؤون
مسلمانان میشودخداوند برای حفظ هویت دینی جوامع اسلامی، آنان را از پذیرش
ولایت و سلطه کافران نهی کرده است(طباطبایی، 1393ق، ج5: ص368-374). براساس آیه
141نساء انعقاد هرگونه پیمان سیاسی و معاهداتی که موجب سلطهجویی و نفوذ بیگانگان
در جامعه اسلامی شود باطل و نامشروع است. اما چنانکه کافران قصد سلطهجویی بر مسلمانان
را نداشته باشند با رعایت مصلحت جامعه اسلامی میتوان با آنان پیمان همکاری و معاهدات
علمی بست (فخررازی، 1413ق، ج28: ص135ـ137؛ فضل الله، 1415ق، ج7: ص512ـ513).
براساس آیه «لايَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكـٰفِرينَ اَولِياءَ مِن دونِ المُؤمِنِينَ و مَن
يَفعَل ذٰلك
فَلَيسَ مِنَ الله فى شىء...» (آلعمران: 28) مؤمنان نباید در نظام زندگی خود با
کافران روابط صمیمانه و سلطهپذیرانه برقرارکرده و اجازه تصمیمگیری و تصرف در امور
خود را به آنان دهند. همچنین در آیه «يـٰاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَتَّخِذوا بِطانَةً
مِن دونِكُم لا يَألونَكُم خَبالًا ....» (آل عمران:
118) خداوند مسلمانان را از دوستی با اهل کتاب و کافران - که زمینه سلطه و حاکمیت
آنان میشود- برحذرداشته است.
7-2-2. عزتطلبی
از دیگر راهبردهای
مهم مقاومت در دوره انتظار تلاش برای دستیابی به عزت در برابر کافران است. عزّت به
معنای نیرومندی، نفوذناپذیری و پیروزی است (ابنمنظور، 1414ق، ج5: ص374) در برابر
عزت، ذلت است که به معنای خفت در برابر کسی است که برتر میباشد
(مصطفوی،1360، ج8،:ص114). براساس آیات،
عزت کامل از برای خداوند است «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً» (فاطر: 10) اما پس
از خداوند هر کس در صفات، به خدا نزدیک تر باشد و در این مسیر حرکت کند از عزت
برخوردار میشود: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»
(منافقون: 8). خداوند برای اینکه نيرومند و مقتدر است شكست ناپذير میباشد، از اینرو
پیروزی خود و رسولانش را بر تكذيب كنندگان مقرّر كرده است: «كَتَبَ اللَّهُ
لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ»(مجادله: 21) به
گفته برخی مفسران پیروزی خدا و پیامبرش بر اهل باطل و گمراهی و خواری برای دشمنان
آنها، از مقدرات الهی است. یاری کردن حق و مدافعان آن، وعدهای خدایی است، چراکه
عاقبت، همواره برای حق و یاران آن است (خطیب ، بیتا، ج14: ص844). برخی دیگر در
تفسیر آیه «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ» (آل عمران: 26)، مینویسد:
«عزتی بزرگتر از همکاری و همیاری برای گسترش دعوت به حق و ایستادگی در برابر باطل
نیست؛ اگر همکاری بر پایه قانون خدا باشد. در پیدایش آن عزت و قوت، کم و زیاد بودن
جمعیت اهمیتی ندارد». (مراغی، بیتا، ج3: صص 131 و 132). بدیهی است عزت زمانی
برای مومنان وجود دارد که آنان در ایمان خود ثبات قدم بوده و در برابر دشمنان دین
مقاومت کنند و در بهدست آوردن چیزهایی که موجب عزت مسلمانان است، تلاش کنند.
3-2. راهبردهای
کنشی(رفتاری)
1-3-2. تقواپیشگی
قرآن كريم فراوان، به تقوا سفارش نموده و از مؤمنان خواسته
كه در سراسر زندگى آن را فراموش نكنند. حفاظت نفس از آلوده شدن به ناشایستگیها و
تقواپیشهگی از راهبردهای مهم کنشی است که نقش مهمی در نیل انسان به اهداف الهی
دارد.
قرآن با بیانهای گوناگون به تقوا سفارش کرده وآثار معنوی و
مادی فراوانی برای آن بیان نموده است؛ آثاری همچون نترسیدن و محزون نشدن «فَمَنِ
اتَّقَی وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (اعراف: 35)، آرامش
درونی که در سایه تقوا بهدست میآید، موجب نترسیدن در برابر سختیها و ایجاد
مقاومت میشود؛ شناخت حق از باطل «يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ
اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً...»(انفال: 29) فرقان همان نیرویی است که انسان
بهوسیله آن، حق را از باطل تشخیص میدهد، در حقیقت تقوا سبب بصیرتافزایی در دورههای
فتنه میشود.
علامه طباطبايى
درباره تقوا مىنويسد: تقوا، نوعى احتراز و اجتناب از
عذاب الهى است و اين تقوا وقتى حاصل مىشود كه انسان، اوامر الهى را پيروى نمايد و از ارتكاب نواهى و محرّمات الهى
پرهيزكرده و دربرابر نعمتهاى خدا، شاكر و در برابر مصيبتها، صابر باشد(طباطبایی،
1417ق، ج3: ص367) قرآن مجيد براى سوقدادن افراد به سوى تقوا، به بيان نعمتهايى
كه به متقيان خواهد رسيد، پرداخته و آنان را به نيل به نعمتهاى دنيوى و اخروى
بشارت دادهاست.(اعراف: 96) گاهى نيز آنان را وعده داده كه اگر تقوا پيشه كنند،
امدادهاى غيبى خود را به كمك آنان خواهد فرستاد(آلعمران: 215) همچنين در بعضى
آيات، بصيرت پيداكردن، نجات از گرفتاريها و مشكلات و آسان شدن امور را در گرو
تقوا دانستهاست.
2-3-2. صبر و پایداری
صبر و پایداری در راه آرمان جهانی موعود و روحیه استقامت تا
رسیدن به این هدف، یکی از مهمترین راهبردهای رفتاری مقاومت در دوره انتظار است و
چه بسا بتوان صبر و پایداری را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ بهگونهای که با از
دست رفتن صبر و پایداری در امری، انتظار آن بیمعنا است.
در بسیاری از روایات، صبر و انتظار فرج در کنار هم آمده
است. در برخی روایات، با تعبیر «انتظارُ الفَرَجِ بِالصَّبْرِ»، گویا صبر، جانمایه
انتظار دانسته شده و در برخی دیگر روایات، انتظاری عبادت شمرده شده که با صبر
محقق شده باشد: انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَه؛ انتظار فرج همراه با
صبر عبادت است. (قطب راوندی، ۱۴۰۷ق: ص۴۱). امام رضا(ع) درباره همراهی صبر با
انتظار میفرماید: مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ؛ صبر همراه با
انتظار فرج چه نیکوست (ابنبابویه، ۱۳۹۵ق، ج۲: ص۶۴۵).
براساس اندیشه توحیدی در مقاومت، مشکلات و سختیها براساس مقدرات الهی شکل میگیرد، بنابراین باید
در سختیها مقاومت و صبر کرد و بر خدا توکل کرد: «قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما
كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ
الْمُؤْمِنُونَ» (توبه: 51).
مشکلات لازمه زندگی
دنیایی است، ولی باید توجه داشت که سختیها و گرفتاریها دائمی نیستند، اگر صبر و
بردباری باشد، آسانی و گشایش فراخواهد رسید: « إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا» (شرح:
6) پرهیزگاران با ایستادگی، سرانجام نیک را از آنِ خود میکنند: «وَ الْعاقِبَةُ
لِلْمُتَّقين»(اعراف: 128).
خداوند درباره نتیجه صبر و بردباری بنیاسرائیل میفرماید: «وَ
أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كاَنُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَرِقَ الْأَرْضِ وَ
مَغَرِبَهَا الَّتىِ بَرَكْنَا فِيهَا وَ
تَمَّتْ كلَمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنىَ عَلىَ بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ بِمَا صَبرَوا» و
مشرقها و مغربهاى پربركت زمين را به آن قومِ به ضعف كشانده شده (زير زنجير ستم)،
واگذار كرديم؛ و وعده نيك پروردگارت بر بنىاسرائيل، بهخاطر صبر و استقامتى كه به
خرج دادند، تحقّق يافت.» (اعراف: 137) بنابر این آیه علت پیروزی بنیاسرائیل بر
مستکبران مقاومت آنان است که به این وسیله وارث سرزمینهای شرق و غرب سرزمین شام و
فلسطین شدند.(ر.ک: طباطبایی، 1390ق، ج 8: ص228)
3-3-2. امر به معروف ونهی از منکر
امر به معروف ونهی از منکر یکی از راهبردهای اساسی مقاومت
در دوره انتظار میباشد. چنانچه در عصر غیبت به احکام شریعت اسلامی توجه شود،
انجام معروف در تمام محیطهای اجتماعی اثر مطلوب دارد و موجب استحکام ارزشهای
اخلاقی در جامعه میشود و در مقابل، آنچه موجب تزلزل و عدماستحکام محیط شود در
دائره منکرات قرار میگیرد. با اجرای امر به معروف و نهی از منکر که نوعی مراقبت
عمومی متقابل بهشمار میآید، تمام جامعه در برابر آسیبها و هنجارشکنیها محافظت
میشود. در جامعه اسلامی مردم با شرکت فعال به رویارویی با آسیبهای اجتماعی و
قانونشکنیها بر میخیزند و در پاسداری از هنجارهای دینی به وظیفه دینی خود عمل
میکنند.
خداوند در آیات بسیاری به موضوع امر به معروف و نهی از منکر
اشاره کرده است. از جمله: «كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ
تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ؛ شما بهترین امتی هستید
که برای مردم پدید آمده، به معروف امر میکنید و از منکر باز میدارید و به خدا
ایمان میآورید.» (آلعمران: 110) بنابر این آیه علت برتری امت اسلامی امر به
معروف ونهی از منکر و ایمان به خدا میباشد که نشانگر این است لازمه ایجاد یک
جامعه اسلامی پایدار امر به معروف و نهی از منکر است.
4-3-2. ایثار
از
دیگر راهبردهای مقاومت در دوره انتظار ایثار است، ایثار از مؤلفههای اثرگذار و
حرکتآفرین در دوره انتظار برشمرده میشود. ایثار به معنای برگزیدن خواسته دیگران
بر خواسته خود و مقدم داشتن مصلحت غیر بر منفعت خود است و ارزشی است که از تلاش و
فداکاری در راه خدا حاصل میشود. خداوند در توصیف ایثار انصار نسبت به مهاجران میفرماید:
«یُحِبُّونَ مَنْهاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ في صُدُورِهِمْ حاجَةً
مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ
وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ آنها كسانى را كه
به سويشان هجرت كنند دوست مىدارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده
شده احساس نمىكنند و آنها را بر خود مقدّم مىدارند هر چند خودشان بسيار نيازمند
باشند؛ كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شدهاند رستگارانند.»(حشر: 9)
در
دوره انتظار، پیروان مهدی(عج) به تبعیت از اولیای الهی سختیها را به جان میخرند
و از خوشیها چشم میپوشند تا دیگران از این خوشیها بهرهمند باشند و از این
رهگذر قلب انسانها را به قطب عالم متوجه سازند.
چنانکه
در برخی روایات از یاران امام زمان(ع) به «رفقا» یاد شده که به معنای دوستان همدل،
همراز، با لطف و صفا است، گویا برادران تنیاند «کأنّها ربّا هم أبٌ واحد أو أمٌ
واحدةٌ، قلوبهم مجتمعة بالمحبّة و النّصیحة؛ گویا یک پدر و مادر آنان را
پروریدهاند. دلهای آنان از محبت و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است.» (یزدی حائری، 1422ق:
ص165)
5-3-2. انجام تکالیف الهی
یکی از راهبردهای کنشی در عصر انتظار ارتباط با سرچشمه هستی
و انجام تکالیف الهی است که در دوره انتظار برعهده هر مسلمانی میباشد، مانند
اینکه خداوند نماز که عباداتی است که موجب طهارت روح و قرب الهی میشود: «وَأَقِمِ
الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ ان الصلاه؛ و
نماز را برپا دار، زيرا نماز از گناهان بزرگ و آنچه (در شرع و عقل) ناپسند است
بازمىدارد.»(عنکبوت: 45) همچنین خداوند مؤمنان را به روزه گرفتن دعوت کرده است و
این روزه هم مانند نماز به کنترل نفس، توانایی و مقاومت در برابر خواستههای
نامشروع تقویت میکند. قرآن علت تشریع روزه را کسب تقوا دانسته است. (بقره: 183)
یکی دیگر از واجبات که در قرآن در کنار نماز آمده توصیه به زکات است که انسان را
از بیمسئولیتی در برابر محرومان بازمیدارد و جامعه را از فقر که زمینه رویکرد به
منکرات است بازمیدارد.
6-3-2. مبارزه با انحرافات وخرافات
از
آنجا که در دوره انتظار، کجیها و منکرات، موضوعی نامطلوب و ضد ارزش میباشد.
ایستادگی و مقاومت در برابر منکرات، از جمله اقدامات مهم است. بنابر برخی روایات
در این زمان به دلیل شدت فساد و تباهی، قلب مومن به سختی ذوب میشود. (قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲: ص۳۰۴). انسان مؤمن میخواهد در برابر مفاسد قیام
کند و آن مفاسد را از بین ببرد. هرچند رفع همه منکرات، قبل از قیام حضرت مقدور
نیست؛ وجود شاخصه مقاومت در برابر منکرات و تلاش در مبارزه با آن در انسان منتظر
بسیار اهمیت دارد.
خرافات و ایجاد شبهات درباره آموزههای دینی یکی از
انحرافاتی است که در دوره انتظار جامعه اسلامی با آن روبروست. آموزههای صحیح
اسلامی در طول تاریخ مورد هجمه فرهنگی و علمی قرار گرفته و مغرضان و دشمنان درصدد
نابودی یا تحریف این عقاید بودهاند. این فرایند در طول صدها سال تعقیب شده تا
موفقیتهایی پیدا کرده است.
در
مورد اعتقاد به مهدویت و ظهور مهدی موعود نیز تلاشهای بسیاری برای ایجاد تحریف و
خرافات و القای شبهات صورت گرفته است. خرافات و شبهاتی که در زمینه ظهور و باور
مهدویت تاکنون مد نظر قرار گرفته است، بسیار هستند مانند: تحریف مهدویت، شتابزدگی
در تحقق ظهور، تعیین وقت ظهور، تطبیق ناصحیح افراد و حوادث بر علائم ظهور، گرایش
شدید به ملاقات امام زمان(عج)، امیدواری بدون عمل، واسطه کردن امام زمان(عج) در
نیازهای مادی، مدعیان دروغین مهدویت و... .
از اینرو یکی از راهبردهای مقاومت اسلامی در دوره انتظار
مبارزه با انحرافات و پالایش باورهای صحیح جامعه از خرافات و شبهات است تا چنین
عقیده استوار و محکمی تبدیل به عامل پوچی و بیهودگی در جوامع اسلامی نشود.
عدم
ایستادگی در برابر منکرات و بیتوجهی به گناهان رایج در جامعه، از جمله فسادهای
دوره انتظارمعرفی شده است. در دوره انتظار از مصادیق اشاعه فحشا عدم توجه به فریضه
امر به معروف و نهی از منکر دانسته شده است (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج5: ص۵۹) و
در روایاتی از اینکه در آخر الزمان در برابر معاصی مقاومتی وجود ندارد، مذمت شده
است (همان، ج۸: ص38). تبلور
رفتار مقاومتی در زمانهای اوج میگیرد که فساد و تباهی در نهایت خود قرار دارد؛
چراکه بر خلاف جریان تباهی شناکردن و به ساحل انتظار رسیدن، مقاومتی بس قوی و
ارادهای پولادین نیاز دارد.
7-3-2. مبارزه
با فساد و احیای اخلاق اسلامی
یکی از راهبردهای مهم مقاومت در دوره انتظار مبارزه با
مفاسد و احیای اخلاق اسلامی است. وجود انواع مفاسد اخلاقی، انحرافات و کژرویهای
عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، کمفروغی اخلاق و معنویت، گسترش ظلم و بیعدالتی،
افزایش شهوترانی و هوسبازی و جهالت و دینگریزی از جمله نابسامانیهایی انکارناپذیر
در جهان امروز است. همه این کاستیها بر اثر تبلیغات فریبنده مستکبران، بهتدریج
رنگ ارزش و تمدن به خود گرفته، بهگونهای که ارزشهای اسلامی و فضایل و محاسن
اخلاقی به حاشیه رانده شده و جهان روزبهروز به سمت تباهی پیش میرود و از کمال و سعادت
واقعی و تکامل انسانی دور میشود.
هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمال واقعی است که در عبادت و عبودیت و حرکت بهسوی
خدا و رسیدن به او محقق میشود و قرآن کریم درباره این موضع میفرماید: «وَمَا خَلَقْتُ
الْجِنَّ وَالإنسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ» (ذاریات: 56) رسیدن به این هدف مستلزم
پرورش فضایل اخلاقی، سبقت بهسوی نیکیها و اعمال صالح و پرستش و عدالت و تقواست.
پیامبران و امامان نیز مردم را بهسوی این فضایل دعوت میکردند. بنابراین، اصلاح
مردم و تغییر بنیادین رفتارها و گفتارهای غیراخلاقی از مهمترین اقدامات در دوره
انتظار است.
در فرهنگ اسلامی به تربیت ایمانی و روحی و رشد و تعالی اخلاقی و معنوی افراد جامعه
توجه خاص شده است و به فراهم کردن ابزارهای لازم برای رسیدن به این هدف و برطرف
ساختن موانع آن سفارش شده است؛ چراکه این امر بر اثر بهبودی وضع اجتماع حاصل میشود
و محیط ناسالم و فاسد اجتماعی زمینه مساعدی برای رسیدن به کمالات و ارزشهای عالی
نیست. از سوی دیگر، باورها و اخلاق مردم تأثیر مستقیمی در رفتار اجتماعی آنها
دارد.
اعتقادات و فضایل و
رذایل اخلاقی در رفتار انسانها تأثیر دارد. از این رو به اوضاع اجتماعی و باورهای
مردم نباید بیتوجهی شود و باید در زمینه تقویت مبانی اعتقادی مردم و تربیت اخلاقی
و معنوی آنها و اصلاح محیط اجتماع مسئولیت پذیرد و طرحها و برنامههایی ویژه پیش
گیرد.
برنامهریزی صحیح جامعه در همه ابعاد به سمت رشد اخلاقی و فکری، تکامل معنوی و پیشرفت
علمی هدایت و راهبردی است. باید باورها ورفتارهای مردم اصلاح شود تا جامعه به سمت
تعالی و تکامل وپیش رفت ورفاه ره یابد و عوامل سقوط و نابودی شخصیتها و موانع رشد
و کمال انسانی از بین برود. بیگمان جامعه تنها در صورت اقامه احکام الهی از
آلودگی در عصر انتظار پیراسته میشود و انسانها در پرتو آرامش روحی به سعادت و کمال
انسانی ره مییابند.
8-3-2.دفاع از مظلومان
از دیگر راهبردهای مقاومت در دوره انتظار، دفاع از مظلومان
است، در آیه 75 سوره نساء نخست به جهاد در راه خدا دعوت شده، سپس سخن از مستضعفان
و مظلومانى به میان آمده که دشمن سنگدل آنها را آنچنان تحت فشار قرار داده که
راضى به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند. بهنظر مىرسد این دو در واقع به یک معنا بازمىگردد،
چراکه یارى اینگونه مظلومان مصداق روشن جهاد فى سبیل اللَّه است «وَ مالَکُمْ
لاتُقاتِلُونَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ
وَالْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا اخْرِجْنا مِنْ هِذِه الْقَرْیَهِ
الظّالِمِ اهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلیّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ
نَصیراً؛ چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و کودکانى که به دست ستمگران
تضعیف شدهاند پیکار نمىکنید؟ همان مظلومانى که مىگویند: خدایا! ما را از این
شهر (مکّه) که اهلش ستمگراند بیرون ببر؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده؛ و
از جانب خود، براى ما از سوى خود یار و یاورى مقرر فرما.(نساء: 75)
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده: «مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنادى
یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صداى مظلومى را
بشنود که از مسلمانان کمک مىطلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست.(کلینی،1407ق، ج2:
ص164) امام على(ع) نیزخطاب به امام حسن و حسین(علیهما السلام) فرمود: «کُونا
لِظَّالِمِ خَصْماً وَلِلْمَظْلُومِ عَوْناً؛ دشمن ظالم و یار مظلوم باشید.(نهج
البلاغه،نامه47) بنابراین، دفاع از مظلوم
وظیفه هر مسلمانى است (هرچند مظلوم غیر مسلمان باشد) و از راهبردهای اساسی در عصر
انتظار میباشد.
نتیجهگیری
یکی از موضوعات مهم در دوره انتظار مقاومت در برابر
مستکبران است. برای مقاومت در برابر دشمنان برنامههای مختلفی از سوی متفکران
مسلمان مطرح شده است. این برنامهها در سه حوزه بینشی و گرایشی و کنشی است. برای
پیروزی در برابر استکبار باید مباحثی عقیدتی و فکری مانند اندیشه حکومت جهانی و زمینهسازی
برای حاکمیت حق، پیروی از ولایت فقیه و عدالت گستری و نفی سلطه دشمنان را ترویج
کرد. برای پیروزی در اهداف، دشمنشناسی امری لازم است و برای دستیابی به اهداف
شهادتطلبی و جهاد فی سبیل الله گزینه
اصلی میباشد. برای رسیدن به ایده زمینهسازی حکومت مهدوی باید از تفرقه دوری کرد
و برای قدرتمند شدن تلاش کرد و امید به پیروزی داشت و در راه رسیدن به این هدف از تقوا، صبر، پایداری
و ایثارگری کمک گرفت و سعی در انجام وظایف الهی بود و با جریانهای انحرافی مبارزه
کرد.
منابع
قرآن کریم.
نـهج البلاغه.
ابنبابویه، محمدبنعلی(1413ق)، من لایحضره الفقیه، تحقیق
علیاکبر غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
ابنبابويه، محمدبنعلى(1362)، الخصال، تحقیق علیاکبر
غفاری، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
ابنعاشور، محمدبنطاهر(بیتا)، التحریر و التنویر،
[بیجا]: [بینا]
ابن طاووس، على بن موسى(1376) الاقبال، تحقیق جواد
قيومى اصفهانى، ق: دفترتبلیغات اسلامی.
ابن منظور، محمدبنمكرم(1416ق)، لسـان العـرب،
بـیروت: داراحـیاء.
راغب اصفهانی، حسین(1412ق)، المفردات فی غریب القرآن،
صفوان عدنان داودی، دمشق: دارالعلم الشامیه.
امام خمینی، سیدروح الله(1380)، صحیفه نور، تهران: مؤسسه
تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
انوری، حسن(1381)، فرهنگ
بزرگ سخن، تهران: انتشارات سخن.
بستانی، فواد افرام(1357)، فرهنگ ابجدی، چ2، تهران: انتشارات
اسلامی.
جوادی آملی، عبدالله(1379)، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و
عدالت، قم: مرکز نشر اسراء.
خطیب، عبدالکریم (بیتا)، التفسير القرآني للقرآن،
بیجا: بینا.
فخرالدین رازی، امحمد(1420ق)، مفاتیح الغیب، بیروت، دار
احیاء التراث العربی.
زبیدی،
سید محمد مرتضی(1428ق)، تاج العروس فی شرح القاموس، بیروت: دار الکتب
العلمیه.
سيد بن قطب بن ابراهيم شاذلي(1412ق)، فی ظلال القرآن،
بيروت: دارالشروق.
صافی گلپایگانی، لطف الله(1421ق)، منتخب الاثر، قم:
موسسه السید المعصومه(س).
صدری افشار،
غلامحسین(1381)، فرهنگ معاصر فارسی، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر.
صفار، محمد بن حسن(1404ق)، بصائر الدرجات، تحقیق
محسن كوچه باغى، قم: مكتبة آية الله المرعشي النجفي.
طـباطبایی، سـیدمحمدحسین(1417ق)، المـیزان فی تفسیر
القرآن، قم: دفتر نشر اسلامی.
طبرى، ابو جعفر محمد بن جرير(1412ق)، جامع البیان فی
تفسیر القرآن، بيروت: دار المعرفه.
طریحی، فخرالدین(1375) مجمع البحرین، تهران:
انتشارات مرتضی.
طوسى، محمد بن الحسن (1411 ق)، الغیبه، قم: دار
المعارف الإسلامية.
فضل الله، محمد حسين(1412ق)، من وحی القرآن، بیروت:
دارالملاک
فیومی،
احمد المقری(1405ق)، المصباح المنیر، قم: دارالهجره.
قاسمى، محمد جمال الدين(1418ق)، محاسن التاويل (معروف به:
التفسیر القاسمی)، تحقيق: محمد باسل عيون السود، بيروت: دار الكتب العلميه.
قمی، علی بن ابراهیم(1367)، تفسیر القمی، تحقیق: سید
طیب موسوی جزایری، قم: دارالکتاب.
گل محمدی آرمان، فریده،(1384)، رسالت جهانی حضرت مهدی
(عج)، دارالنشر اسلامی.
کلینی، محمّد بن یعقوب (1365)، الکافی، تهران:
دارالکتب الاسلامیه.
مجلسی، محمدباقر (1397ق)، بحارالانوار، چ2، تهران:
دارالکتب الاسلامیه.
مراغى، احمد بن مصطفى، تفسير المراغى، بيروت:
داراحياء التراث العربى.
معین، محمد(1381)، فرهنگ معین، چ4، تهران: انتشارات ادنا.
مصطفوى، حسن(1360ش)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،
تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
مطهری، مرتضی (1366)، ولاء وولایتها، تهران: صدرا.
مکارم شیرازی، ناصر (1362)، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب
الاسلامیه.
نعماني،محمدبن ابراهیم(1397ق)،الغیبه،تصحیح علی
اکبرغفاری،تهران، نشرصدوق.
یزدی حائری، علی(1422ق)، إلزام الناصب في إثبات الحجة
الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشريف تحقیق علی عاشور، بیروت، مؤسسة الأعلمى.